استارت آپ چیست؟

استارت‌آپ چیست؟

یک استارت‌آپ یا شرکت نوپا همانند یک شرکت معمولی نیست. در واقع بایستی با این سؤال آغاز کنیم که آیا اصلا استارت‌آپ یک شرکت است؟

یک استارت‌آپ را می‌توان به روش‌های گوناگونی تعریف نمود. اریک رایز (Eric Ries) آن را به عنوان “یک نهاد انسانی ایجادشده برای ارائه محصولات یا خدمات جدید در شرایط عدم اطمینان شدید” توصیف می‌کند، در صورتی که در تعریف دیگر استارت‌آپ این‌گونه معرفی می‌گردد: “یک شرکت جوان که هنوز در جستجوی مدل تجاری خود است و در جهت رشد حرکت می‌کند. استارت‌آپ‌ها معمولاَ نوع جدیدی از خدمات یا محصولات را جهت حل یک مشکل ارائه می‌دهند.”

اما یک تعریف جامع از استارت‌آپ‌ها به شرح زیر است:

استارت‌آپ و آزمایش‌های گوناگون جهت یافتن راه‌حلی برای یک مشکل و ایجاد یک مدل تجاری پایدار و مقیاس‌پذیر برای آن مشکل.

یک استارت‌آپ همانند یک شرکت معمولی نیست، زیرا هدف اصلی آن یافتن یک مدل تجاری از طریق آزمون و خطا است. استارت‌آپ جمعی از آزمایش‌های گوناگون است که از طریق آن‌ها یک شرکت متولد می‌شود یا حتی متولد نمی‌شود.

همین موضوع باعث می‌شود که احتمال ریسک یک ‌استارت‌آپ زیاد باشد. ارزش ندارد یک کارآفرین تازه‌کار شوید مگر اینکه بخواهید زمان زیادی را به آن اختصاص دهید و ریسک کنید.

چرا به استارت‌آپ‌ها نیاز داریم؟

احتمالاَ استارت‌آپ‌ها جالب‌ترین شکل یک شرکت باشند، زیرا فرصتی منحصر به‌فرد برای نفوذ و رشد جهانی ایجاد می‌کنند، فرصتی که چند دهه قبل بسیار از مردم تنها، می‌توانستند آرزوی آن را داشته باشند.

با این حال فرهنگ استارت‌آپ باعث ایجاد نظرات متفاوتی می‌گردد. به نظر می‌رسد که مردم یا به استارت‌آپ‌ها علاقه‌مند می‌شوند یا نمی‌توانند آن را تحمل کنند. استارت‌آپ‌ها اغلب هدف بحث‌های بی‌اساس هستند. ایجاد توهم به راحتی می‌تواند منجر به آرزو و یا حتی دروغ گفتن گردد و این باعث بسیاری مفروضات اشتباه در مورد استارت‌آپ‌ها شده است.

بخشی از موضوع از این ناشی می‌گردد که استارت‌آپ‎‌ها با امید به رشد فعالیت می‌کنند. کارآفرینان تازه‌کار داستان‌هایی از آینده خود ایجاد می‌کنند و در تلاش هستند چشم‌اندازهای خود را به واقعیت تبدیل نمایند. آن‌ها اعتقاد جدی دارند که می‌توانند در جهان تأثیر بگذارند و عملکرد آن‌ها می‌تواند جهان را به مکان بهتری تبدیل کند. در دنیای استارت‌آپ‌ها، کسب‌وکارهای نوپا و در مرحله ایده می‌توانند به طور بالقوه در پنج سال آینده تأثیر قابل توجهی داشته باشند حتی شاید گردش مالی زیادی را نیز ایجاد کنند.

تفاوت امید و آرزو!

فرهنگ استارت‌آپ فقط پذیرفتن آینده نیست بلکه شکل دادن آن است. این تفاوت بین امید و آرزو است، اعتقاد واقعی به کاری که انجام می‌دهیم. آینده چیزی نیست که منتظر آن باشیم، چیزی است که همه ما با اعمال، انتخاب‌ها و تصمیمات خود ایجاد می‌کنیم.

به عنوان مثال هوش مصنوعی اخیراً شروع به تغییر جهان از راه‌های پیش‌بینی نشده کرده‌است، هنگامی که ترس از هوش مصنوعی در بالاترین حد خود بود بسیاری از مردم اروپا از این علم ترس داشتند در حالی که استارت‌آپ‌های تازه‌کار در سیلیکون ولی نگرشی کاملاً متفاوت داشتند.

نظر آن‌ها این بود که ما هستیم که آن را ایجاد کرده‌ایم و درباره نحوه انجام آن تصمیم می‌گیریم.

شکست اشکالی ندارد!

امید مهم‌ترین عامل در استارت‌آپ‌ها است، اما همین عامل می‌تواند منجر به شکست هم شود. این موضوع یکی از مبانی تفکر استارت‌آپی است. شرکت‌های نوپا ریسک‌های بزرگی را به جان می‌خرند و احتمال نادیده گرفته شدن آن‌ها نیز یکی از همین ریسک‌ها خواهد بود. اما با استفاده از همین تجارب می‌توان نوعی ارزش ایجاد نمود که هیچ نوع سازمان دیگری قادر به کسب آن‌ها نیست.

به همین دلیل در فرهنگ استارت‌آپ این ریسک‌ها به عنوان فرصتی برای کسب تجربه و یادگیری اهمیت دارند. استارت‌آپ‌ها در بهترین حالت خود دستگاهی برای یادگیری سریع و تلاش برای یافتن راه‌حل مشکلات هستند. سرعت یادگیری در استارت‌آپ‌ها چیزی است که دستیابی به آن در شرایط دیگر بسیار مشکل است.

چرا استارت‌آپ‌ها مهم هستند؟

این سوال به سوال مهم دیگری ختم می‌گردد که ” چرا به استارت‌آپ‌ها نیاز داریم؟” پاسخ ساده است: استارت‌آپ‌ها بهترین گزینه‌ها برای حل مشکلات و پیاده سازی راه‌حل‌ها در مقیاس جهانی هستند. اینکه مسئله یک مشکل در سطح جهانی همانند تغییرات آب و هوا، نابرابری بین کشورها و یا مشکلات معمولی‌تر مانند گزینه‌های ارزان حمل‌و‌نقل و یا راه‌های پرداخت ساده‌تر باشد، تفاوتی ندارد، در بسیاری از موارد، استارت‌آپ‌ها بهترین گزینه برای حل این مشکلات هستند. مثال‌های فراوانی وجود دارد که نشان می‌دهد چگونه استارت‌آپ‌ها می‌توانند فضای کسب‌وکار را تغییر دهند، به عنوان مثال، هیچ یک از تولیدکنندگان خودروهای معمولی تغییر عمده‌ای را برای ایجاد خودروهای الکتریکی قبل تسلا انجام ندادند یا هیچ یک از تولید‌کنندگان مواد غذایی حرکت به سمت مواد پروتئینی فراتر از گوشت را آغاز نکردند تا اینکه غذاهای غیر ممکن و بسیاری موارد دیگر وارد صحنه شدند.

منتقدان می‌توانند به مشکلاتی که شرکت‌های فوق از آن رنج می‌برند اشاره کنند و اگرچه درست است که بسیاری از این شرکت‌ها و محصولاتشان دارای مشکلاتی هستند اما آن‌ها نیز از بسیاری جهات مانند استارت‌آپ‌ها عمل می‌کنند، یادگیری سریع، تکرار و تلاش برای یافتن راه‌حل مشکلات با رویکرد این موضوع که شکست نیز جزئی از کار است. اما استارت‌آپ‌ها سعی می‌کنند این کارها را سریع‌تر و بهتر از هر سازمان دیگری انجام دهند ضمن اینکه سعی در حل مشکلات دارند.

استارت‌آپ‌ها به پیشبرد جامعه کمک می‌کنند، در حالی که سازمان‌های سنتی بیشتر به حداکثر رساندن ارزش موجودی توجه دارند و جامعه به هردوی آن‌ها نیاز دارد.

مقایسه روند روش علمی و چرخه استارت‌آپ

روند روش علمی

چرخه استارت‌آپ

مقایسه این دو چارت نشان می‌دهد که چرا استارت‌آپ‌ها با سرعت بیشتری آزمایش می‌کنند و شانس موفقیت خود را افزایش ‌می‌دهند. استارت‌آپ‌ها به سرعت در موارد کلیدی مدل تجاری خود، کسب دانش می‌کنند که به ‌وسیله آن می‌توانند هر چه زودتر ریسک‌های خود را کاهش دهند.